مادرم،مادرم،مادر
انتهای هفته 39هستم. همه منتظرند که تو بیایی. انگار که باید طعم انتظار را همیشه لمس کرد! فاطمه ی کوچک من که توی دلم نشستی ، بخاطر اینکه اولین نوه ی خانواده همسر هستی ومادر شوهر عزیز هم دختر ،بسیار دوست دارد همه منتظرند که زودتر بیایی. وتو که فعلا داری ناز می کنی! لحظات آخر شاید سخت باشد اما اینکه همه کارها را به خدا واگزار کنی خیلی شیرین است. زایمانم هم که قرار است طبیعی باشد.خاطرات زایمان زیاد خواندم.برخی شیرین ،برخی تلخ . ان شااله که ..... هر چه خدا بخواهد همان است... هرروز یک خبر مهم برای تو دارم. خبر مهم ،فعلا این است که مادر، باید صبر داشته باشه. عزیزم.فاطمه گلم پیشاپیش قدم ها...
نویسنده :
وفافروزان
10:41